یوم الشیطان

فراخوان 25 بهمن و تجمع تعداد اندکی از افراد مزدور و گاهاً جاهل گرچه نتوانست در داخل به اهداف خود دست یابد و آخرین تلاش ها برای زنده نشان دادن انگل سبز را تبدیل به تیر خلاص بر پیکره ی خود کرد اما به نظر بنده با برنامه ای حساب شده قصد تخریب اذهان جهانیان و منحرف کردن افکار آنان را  از انقلاب اسلامی داشت .در حالی که تحولات کشورهای عربی بخصوص تونس و مصر و مقایسه ی آن با انقلاب اسلامی ایران توجه جهانیان را به خود مشغول کرده بود ،یکی از  مهم ترین اهداف این تجمع همسو نشان دادن خود با انقلاب در کشورهای عربی و سعی در القای این موضوع بود که این انقلاب ها همانطور که چندی پیش آقای موسوی گفته بود موثر از جنبش سبز ( بخوانید انگل سبز ) بوده اند .این تلاش ها در صورتی انجام پذیرفت که آشکارترین نقطه ی تمایز این انقلاب ها با تجمع مذکور  موضع گیری های عجیب آمریکا و رژیم صهیونیستی (بخوانید رژیم نیستی )  بود ، آنجا که در تحولات کشورهای عربی آمریکا و رژیم نیستی به محکوم کردن تظاهرات می پرداختند در صورتی که در مورد این تجمع نقطه ی عکس آن وجود داشت و به طور  آشکار  از ادامه ی تجمعات حمایت می شد والبته نقطه مشترک این تجمع با انقلاب کشورهای عربی همین حمایت آمریکا از مزدوران خود بود .

واین در حالی است که سران فتنه در مقابل این امر دو حالت می توانند داشته باشند : یک اینکه از این امر بی خبر بوده اند و کاملاً خیر خواهانه و با نیت حمایت از مردم مصر و تونس دست به این کار زده اند ، که این ادعا از کسانی که روزگاری شعار « نه غزه نه لبنان » سر می دادند و خود را سیّاس های کارکشته میدانند بیشتر شبیه طنز است تا واقعیت .

و دوم اینکه آنها آگاهانه این بازی را آغاز کردند و این یعنی توطئه ای بزرگ و خیانتی آشکار به کشور اسلامی ، اقدامی که اگر وطن پرستانه هم به آن بنگریم کمک به کشوری است که آرزوی آن تصرف خاک ایران است .

اما از منظر داخلی انتخاب روز 25 بهمن و شهید کردن صانع ژاله خود دارای نکات فراوانی است ، اگر به این نکات توجه شود که :

صانع ژاله از برادران اهل سنت و کرد بوده است .

25 بهمن مقارن با سالگرد اعلام موجودیت « گروهک ضد انقلاب کوموله » است و از طرفی در این روز آقای عبد الله گل رئیس جمهوری ترکیه وارد ایران شده بود و همچنین این روز مقارن با برخورد ترکیه با « عبدالله اوجالان » سرکرده ی گروهک « پ.ک.ک» می باشد .

و از این رو می توان به اهداف آمریکا و رژیم نیستی برای ایجاد اختلافات قومی و فرقه ای و همچنین تحت تاثیر قراردادن افکار عمومی کردستان ترکیه و تاثیر بر مناسبات ایران و ترکیه پرده برداشت .

خداحافظ محرم خداحافظ صفر

الان که مشغول نوشتن هستم آخرین ساعات ماه صفر ِ ، نمی دونم چرا یه باره دلم گرفت ، نمی دونم چرا یه دفعه هوس زیارت ناحیه مقدسه کردم «السلام علی آدم صفوه الله من خللیفته »

 نمی دونم چرا یه دفعه زدم زیر گریه «اسلام علی ساکن کربلا »

 نمی دونم چرا یه نفر این ساعات آخر در گوشم صدا می زنه غریب مادر حسین « السلام علی الاعضاء المقطعات »

 محرم تموم شد ، صفر رفت اما اگه خوب گوش کنید هنوز صدای «هل من ناصر ینصرنی » یه نفر به گوش می رسه « السلام علی الشیب الخضیب »

 هنوز صدای « وا محمدا » ی یه خانم رو می شه شنید « السلام علی النسوه البارزات »

 هنوز صدای قرآن از بالای نیزه قطع نشده « السلام علی الروسِِ المشالات »

 هنوز یه نفر هر جا آب می بینه گریه می کنه « السلام علیک و علی ابنائک المستشهدین » 

می توان آیا به دل دستور داد ؟

دیروز وقتی داشتم اخبار بی بی سی رو نگاه می کردم ، چشمم به نامه ی آقای دباغ ( همون سروش ) افتاد  اون رو خوندم ، نامه ای که در اون به طرز ماهرانه ای به نفی وجود خدا و شبه پراکنی پرداخته بود و بعد از اون هم به طرز بی شرفانه ای به ولایت فقیه و خصوصاً حضرت امام خامنه ای ( روحی فداه ) حمله کرده بود . البته از بی بی سی و آقای سروش این رفتار و گفتار هیچ بعید نبود اما چیزی که منو شوکه کرد دیدن همون اراجیف ( البته با غلظت کمتر ) توی وبلاگ خودمون بود . خیلی سعی کردم اما نتونستم ساکت بشینم و ببینم کسی که خودش رو استاد معارف می دونه اینطوری ولایت رو زیر سوال ببره. جواب شبهات آقای سروش رو  و اینکه واقعاً بلا چیه و آیا فقط مخصوص عاشق هاست و ...  رو ان شاء الله برادرمون آقای گمنان بهتون میدن ( که من ایشان را شخص  فاضلی دیدم ) ، اما چیزی که من می خوام بگم جواب آقای سروش نیست ، بلکه در دلم با شماست ،  آره یه زمانی گروهی به علی (علیه السلام )  تهمت ها زدند و به خاطر دو روز دنیا حضرت رو خانه نشین کردنند ، اما ما اجازه نمی دهیم تاریخ دوباره تکرار شود ، ما اجازه نمی دهیم کسی که حتی قرآن رو هم قبول ندارد دم از خدا بزند ، ما اجازه نمی دهیم کسی که تنها جوابش در مقابل نقدهایی که به او می زنند فحش و ناسزاست دم از عقل بزند .

آری ما عاشقیم ، اما فخر ما این است که عقل دست ما را در دست عشق گذاشته است ، این عقل است که به ما فهماند که اگر خدا را می خواهی باید عاشق شوی ، و عشقی که عقل آغازگر آن باشد چه زیباست .

آری ما عاشقیم ، ما عاشق خداییم ، ما عاشق علی ایم ، ما عاشق حسینیم ، ما عاشق خمینی هستم و عاشقان خمینی فداییان خامنه ای اند که بی شک فداییان خامنه ای یاران مهدی اند که فرمود « اصحاب المهدی شاب »

ما را با فحش و ناسزا و تهمت و افترا که هیچ ، قطعه قطعه مان هم کنید پای عشق خود می ایستیم ، ماصلاًعقل دنیا پرست شما را نمی فهمیم ، نه که نمی فهمیم که نمی خواهیم بفهمیم .

سروش گرچه از خدا شکایت می کند اما من خدا را شکر میکنم ، خدا را شکر می کنم که سروش با تمام بغض به رهبر عزیزمان حمله می کند و من به شخصه در اینجا ایمانم صد چندان شد ، چرا که از قبل ارتداد سروش از قرآن و عقاید شیعه بر ما مشخص شده بود و خوشحالم کسی که قرآن را قبول ندارد امام خامنه ای و ولایت مداران را هم قبول ندارد و این چه پیوند مبارکی است ، بگذارید سروش با تمام وجود از امام خامنه ای بدش بیاید که ما با تمام وجود امام مان را دوست داریم  که « هل الدین الا الحب و البغض فی الله ».

آقای سروش از بایزید یاد گرفت که حتی یزید را هم لعن نکند اما ما از زیارت عاشورا یاد گرفتیم که یزید و یزیدیان را صد بار لعن کنیم ، و من هزار بار سروش را لعن می کنم که به نظرم لعن یزیدیانِ زمان فضیلت بیشتری دارد. و من تمام وبلاگ را از عکس آقا پر می کنم که به نظرم چیزی جز آن نجاست عکس سروش را از صفحه ی وبلاگ پاک نخواهد کرد( مگر نه این است که نجاست را با مطهرات پاک می کنند )  و همچنان به امید روزی می مانم که حضرت حجت ( روحی فداه ) جهان را از لوث وجود یزیدیان پاک کند .

 

السلام علی عباد الله الصالحین

و لعنه الله علی القوم الظالمین