پیک سبک باران

إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَىٰ رَبِّی ۖ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

پیک سبک باران

إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَىٰ رَبِّی ۖ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

دلنوشته های آرش نوری

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ازدواج» ثبت شده است


آیت الله العظمی جوادی آملی:
انسان با ازدواج هم شخصا وهم نوعا محفوظ خواهد بود

انسان مثل فرشته نیست که بدون غذا بماند و غذای او ذکر خدا باشد انسان مثل فرشته نیست که نیاز به نکاح نداشته باشد و محفوظ باشد هم به غذا محتاج است، برای حفظ شخص هم به نکاح محتاج است 


در جریان ازدواج مستحضرید که این ازدواج مثل غذا خوردن برای حفظ انسان است انسان هم باید شخصاً بماند هم باید نوعاً محفوظ باشد حفظ شخصِ انسان با غذاست حفظ نوع انسان با نکاح است و هر دو را ذات اقدس الهی به عنوان ضروری مطرح کردند و چون تحمّل این کارها دشوار است یا آسان نیست یک سلسله لذایذی را در هویّت انسان تأمین کرد تا انسان برای رسیدن به آن لذّت تن به این کار بدهد اینها در حقیقت مُزد کار است نه هدف. انسان اگر غذا نخورد می‌میرد انسان اگر نکاح نداشته باشد منقرض می‌شود انسان مثل فرشته نیست که بدون غذا بماند و غذای او ذکر خدا باشد انسان مثل فرشته نیست که نیاز به نکاح نداشته باشد و محفوظ باشد هم به غذا محتاج است برای حفظ شخص هم به نکاح محتاج است برای حفظ نوع چون این کارها دشوار است تأمین غذا و تهیّه غذا سخت است زیرا انسان مثل حیوان نیست که غذای او در سفرهٴ طبیعت حاضر باشد او علف‌خوار نیست او نیاز به پخت و پَز و دستگاه تغذیه دارد بنابراین این کار دشوار است برای اینکه او این دشواری را تحمّل کند لذّتی در فضای کام او پیدا می‌شود و همچنین نکاح برای حفظ نسل است این کار ضروری است نظیر مسئلهٴ غذا و چون این کار دشوار است تأمین خانواده, تأمین هزینهٴ آنها, تربیت فرزند مشکل است چند کار را ذات اقدس الهی به عنوان پاداش این کار دشوار قرار داد یکی لذّت نکاح است و یکی محبّت اولاد. این انسان خیال می‌کند که این لذّت هدف است یا آن محبّت هدف است در حالی که اگر پدر و مادر به کودک علاقه نداشته باشند تمام مشکلات او را تحمّل نمی‌کنند این مُزد آن کار است انسان خیال می‌کند که محبّت اولاد چیزی است برای او یک اصل است یا لذّت نکاح برای او اصل است در حالی که این مُزد آن کار است این لذّت غذا خوردن مُزد تحمّل این دشواری است و چون این افراد عادی نمی‌دانند که این لذّت مُزد آن کار است تا می‌توانند می‌خورند و اکثر بیماریها هم مستحضرید که بیماری گوارشی است حالا این سالها بیماری تصادفی و تصادفات و اینها هم پیدا شده وگرنه هشتاد درصد بیماری در اثر بدخوری و پرخوری است این دین دستور داده تا اشتها به غذا ندارید کنار سفره نروید, یک مقداری مانده که سیر بشوید از کنار سفره برخیزید و هیچ انسانِ پرخوری خوش‌استعداد و خوش‌فهم نخواهد بود این جزء بیانات نورانی حضرت امیر بود که بارها خوانده شد فرمود: «وَ لاَ تَجْتَمِعُ عَزِیمَةٌ وَ وَلِیمَةٌ», «لن تجتمع الفتنة والبطنة» پرخوری با فِتانَت, بَطین بودن با فَتِن بودن جمع نمی‌شود هیچ آدم پرخوری مُلاّ نخواهد شد هیچ آدم بدخوری هم خردمند نمی‌شود به مقداری که بدن نیاز دارد آدم باید غذا بخورد. خب این را گفتند آن که نمی‌فهمد بشر چرا باید غذا بخورد پرخوری می‌کند آن که نمی‌فهمد بشر چرا محتاج به نکاح است دنبال هرزه‌گی است فرمود شما مواظب غذایتان باشید مواظب اندام تناسلی‌تان باشید این هم یک مطلب و مبادا خیال بکنید این نکاح برای آن است که شما لذّت ببرید این نکاح برای آن است که نسل بشر محفوظ بماند همان طوری که در پرخوری و بدخوری اینها خیال می‌کنند که انسان برای لذّت غذا می‌خورد نه برای ماندن, لذا به ماندنِ خودشان آسیب می‌رسانند که به لذّت برسند در جریان نکاح هم همین طور است برای اینکه این نکاح, اساس خانواده را حفظ بکند (یک) و فرزند صالح تربیت بکند (دو) چون اگر خانواده حفظ نشود و فرزند صالح تربیت نشود ما امّت اسلامی, جامعهٴ اسلامی, جامعهٴ متمدّن نخواهیم داشت زیرا جوامع را خانواده‌ها تشکیل می‌دهند و عواطف در همان دوران خردسالی است متمّم قانون همان عاطفه و اخلاق است جایی که عاطفه نباشد اخلاق نباشد قانون هر چه کامل باشد نمی‌تواند مشکلات جامعه را حل کند لذا قرآن کریم برای خانواده خیلی حرمت قائل است خیلی تأکید می‌کند همان طوری که برای عقل, حرمت قائل است هم‌زمان با نزول وحی دو چیز را پشت سر هم با تعبیرهای گوناگون تحریم کرده یکی خَمر یکی زنا. فرمود این کارها را نکنید چه در سوَر مکّی چه در سوَر مدنی گاهی به صورت نهی گاهی به صورت اینکه اینها مذموم‌اند گاهی به صورت اینکه اینها فحشای‌اند گاهی به صورت اینکه اینها منکرند گاهی به صورت اینکه اینها مورد ملامت‌اند گاهی به صورت اینکه اینها عدوان و تعدّی و تجاوزند چه در سور‌ه‌های مکّی چه در سور‌ه‌های مدنی پشت سر هم دربارهٴ حرمت زنا و حرمت خمر با تعبیرهای گوناگون سخن گفته برای اینکه نه می‌گذارند خانواده سامان بپذیرند نه می‌گذارند جامعه شکل بگیرد

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ مهر ۹۲ ، ۱۹:۰۴
آرش نوری

انشای یک بچه دبستانی در مورد ازدواج!

 

هر وقت من یک کار خوب می کنم مامانم به من می گوید بزرگ که شدی برایت یک زن خوب می گیرم.تا به حال من پنج تا کار خوب کرده ام و مامانم قول پنج تایش را به من داده است

 

حتمن ناسرادین شاه خیلی کارهای خوب می کرده که مامانش به اندازه استادیوم آزادی برایش زن گرفته بود. ولی من مؤتقدم که اصولن انسان باید زن بگیرد تا آدم بشود ، چون بابایمان همیشه می گوید مشکلات انسان را آدم می کند.

 

در عزدواج تواهم خیلی مهم است یعنی دو طرف باید به هم بخورند. مثلن من و ساناز دختر خاله مان خیلی به هم می خوریم.

از لهاز فکری هم دو طرف باید به هم بخورند، ساناز چون سه سالش است هنوز فکر ندارد که به من بخورد ولی مامانم می گوید این ساناز از تو بیشتر هالیش می شود.

در عزدواج سن و سال اصلن مهم نیست چه بسیار آدم های بزرگی بوده اند که کارشان به تلاغ کشیده شده و چه بسیار آدم های کوچکی که نکشیده شده. مهم اشق است !

 

اگر اشق باشد دیگر کسی از شوهرش سکه نمی خواهد و دایی مختار هم از زندان در می آید من تا حالا کلی سکه جم کرده ام و می خواهم همان اول قلکم را بشکنم و همه اش را به ساناز بدهم تا بعدن به زندان نروم.

 

مهریه و شیر بلال هیچ کس را خوشبخت نمی کند. همین خرج های ازافی باعث می شود که زندگی سخت بشود و سر خرج عروسی داییمختار با پدر خانومش حرفش بشود دایی مختار می گفت پدر خانومش چتر باز بود.. خوب شاید حقوق چتر بازی خیلی کم بوده که نتوانسته خرج عروسی را بدهد. البته من و ساناز تفافق کرده ایم که بجای شام عروسی چیپس و خلالی نمکی بدهیم. هم ارزان تر است ، هم خوشمزه تراست تازه وقتی می خوری خش خش هم می کند!

 

اگر آدم زن خانه دار بگیرد خیلی بهتر است و گرنه آدم مجبور می شود خودش خانه بگیرد. زن دایی مختار هم خانه دار نبود و دایی مختار مجبور شد یک زیر زمینی بگیرد. میگفت چون رهم و اجاره بالاست آنها رفته اند پایین! اما خانوم دایی مختار هم می خواست برود بالا! حتمن از زیر زمینی می ترسید. ساناز هم از زیر زمینی می ترسد برای همین هم برایش توی باغچه یک خانه درختی درست کردم. اما ساناز از آن بالا افتاد و دستش شکست.. از آن موقه خاله با من قهر است.

قهر بهتر از دعواست. آدم وقتی قهر می کند بعد آشتی می کند ولی اگر دعوا کند بعد کتک کاری میکند.


۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مهر ۹۲ ، ۱۸:۲۱
آرش نوری

به نام دوست و به یاریش

ازدواج ، وقتی که عاشانه می شود

یکی از بستگان از خواستگار جدیدش برایم می گفت و نظر من رو نسبت به اون می خواست ، او همچنین از شرط و شروط خودش و طرف مقابل می گفت و در این میان مطالبی رو شنیدم و تا جایی که می تونستم سعی کردم قانعش کنم که این طرز تفکر شاید خیلی درست نباشه و البته چون از تفاوت دیدگاه خودم با اون مطلع بودم می دونستم خیلی تاثیر گذار نیست و بحث ما رسید به جایی که طرف مقابل به خیال خودش یه استدلال آورد که بعد از شنیدن اون واقعا تعجب کردم ، اون می گفت که این حرف ها چیه ، تازه یکی از دوستان من یکی از خواستگاراش رو که همه چیز داشته ( البته با مقیاس اون ) رد کرده فقط برای اینکه با جوراب بنفش اومده خواستگاری و چندین مثال عجیب و غریب دیگه ، اون فامیل ما البته با اون فرد ازدواج کرد ، اما من هنوز در حیرتم از تفکر بعضی از آدم ها و نحوه ی دیدشون به زندگی .

مثل همیشه مطلبم رو با یک داستان شروع کردم تا بعد از اون کمی در مورد ازدواج صحبت کنم ، بحثی که امروزه متاسفانه خیلی از تشکل ها و مجموعه ها به دلیل جذابت به اون می پردازند ، به خصوص در دانشگاه ها ، و این که گفتم متاسفانه نه برای خود بحث ازدواج ، که به نظر من نه در دانشگاه که از اوایل سن تکلیف باید به آن پرداخت ، بلکه دلیل تاسف بنده به دلیل محور قرار دادن جذابیت موضوع ، برای جذب مخاطب و احیانا پول در بعضی موسسات خارج از دانشگاه است.

اگر اینگونه برنامه ها و موضوعات مطروحه در آنها را ملاحضه بفرمایید عمدتا مواجه می شوید با مراحل میانی ازدواج از قبیل خواستگاری ، ویژگی همسر مناسب و اخیرا روابط جنسی و... و در شرایط خیلی خوب و ایده آل ، فراهم کردن شرایط ، البته خیلی وقت ها از نوع سکولار و یا التقاطی .

البته بنده با مطرح شدن صحیح این مباحث مخالف نیستم بلکه آنرا خیلی هم ضروری می دانم، اما بحث بنده بر سر دو موضوع است :

اول ترتیب مطرح کردن اینگونه مباحث است که آسیب آن بیشتر به دانشجویان پسر می رسد ، شما دانشجوی پسری را فرض کنید که بعد از قبولی در کنکور تازه وارد فضای مختلط دانشگاه می شود و در صورت محجوب بودن سعی در کنترل و مقابله با غریزه شدید جنسی و عدم برقراری ارتباط با جنس مخالف دارد ، برای چنین کسی شرکت در چنین همایش ها و برنامه هایی کافی است تا به فکر ازدواج و موضوع این گونه برنامه ها که عمدتا ویژگی های همسر مناسب ، خواستگاری و ... بیفتد و تحت تاثیر جو موجود حتی دست به انتخاب بزند فارق از اینکه ازدواج شرایط خاص خود و البته بینش و درک صحیحی را می طلبد و نتیجه ی چنین اتفاقی ، دوستی های دختر و پسر ، آلوده شدن به گناهان مختلف جنسی نظیر خودارضایی ، در بین اقشار کم تر پایبند به مذهب و افسردگی و عقب افتادگی و بی انگیزگی تحصیلی به علت عدم امکان ازدواج در افراد مذهبی تر می باشد . تجربه ی بنده در زیر نظر گرفتن افراد مختلف و مباحث مطرح شده در بین دانشجویان خود گواه بر این موضوع است. هرچند فضای مختلط موجود خود مستعد این گونه اتفاقات است اما وارد شدن غیر اصولی و درگیر کردن اذهان دانشجویان خود محرکی برای این مصیبت است . پیشنهاد بنده مطرح کردن بحث ازدواج به ترتیب منطقی است ، مثلا ابتدا می توان انگیزه و هدف ازدواج را تشریح کرد ، سپس شرایط رسیدن به آن و سپس نحوه ی فراهم کردن شرایط و ... و در آخر هم می توان به باقی قضایا پرداخت.

مورد دوم که به نظر بنده بسیار ریشه ای تر و در عین حال مغفول تر است بیان هدف انسان از ازدواج است.

در باب هدف ازدواج ، تفاوت های چشم گیری بین دخترها و پسرها وجود داردکه به نظر بنده قبل از آنکه این تفاوت معلول تفاوت در جنسیت باشد بیشتر ناشی از عدم وجود درک عمیق طرفین از ازدواج است.

امروزه هدف اکثر پسرها خصوصا در اوایل دوران بلوغ از ازدواج صرفا ارضای غریزه ی جنسی است و بعد از آن کمبود عاطفه و میل به دوست داشتن و محبوب بودن ، در خیلی از وقت ها هم که به قول خودشان عاشق می شوند ( که البته به نظر بنده اکثرا معلول نگاه حرام و به دنبال آن پروبال دادن به افکار شیطانی است . ) دلیلش خارج از این دو مورد نیست .در مورد خانمها اما قضیه اندکی متفاوت است و در این حالت هرچند دلایل عاطفی از همه بیشتر خودنمایی می کند اما شرایط دیگر اجتماعی هم چندان بی تاثیر نیست.

بعد از مقدمه ای نسبتا طولانی باید عرض کنم هدف از ازدواج هیچکدام از این موارد نمی تواند باشد ، هرچند با ازدواج نیازهای جنسی و عاطفی تا حدود زیادی برآورده می شوند اما به نظر حقیر این دو عامل بیشتر محرک برای ازدواج و در واقع نوعی زنگ خطر برای اعلام نیازی بالاترند ، در این میان شاید خیلی از جوانها برای ترس از گناه ازدواج کنند ، که هرچند خود این موضوع امری است پسندیده لکن هدف نهایی نیست و به گونه ای بیانگر نگاه مسیحیت به ازدواج است ، زیرا در این حالت خود ازدواج امر مقدسی نیست و به آن فقط به صورت یک اجبار که باید برای حفظ انسان از معصیت انجام گیرد نگریسته می شود.

اما نظر حقیر این است که انسان آفریده ی خداوند متعال است و هدف نهایی او چیزی جز عبادت و قرب به پروردگار نیست ، و در این میان خداوند هرچه به انسان عطا فرموده است قطعا در راستای همین هدف است و اینگونه نیست که مثلا عقل ، ما را به سمت او ببرد و غریزه ی جنسی ما را از او دور سازد ، بلکه همه مواهب و نیازهای  وجودی انسان طوری آفریده شده اند که اگر درست مدیریت شوند در راستای قرب به خداوند متعال قرار می گیرند و انسان چون موجودی است اجتماعی ،قطعا نیاز به پرستش اجتماعی حضرت حق هم دارد و ظهور منجی آخرالزمان ( روحی له الفداء) که برآورنده ی اهداف تمام انبیاست ، به دلیل ایجاد نظامی برای عبادت اجتماعی در جهان است و در آن نظام آرمانی سرتاسر عالم یکپارچه به عبادت خداوند می پردازند و در این راستا  یکدیگر را نیز یاری می کنند .( نگاهی که مشکل اصلی سکولاریزم با نگاه اسلام شیعی دارد ناشی از همین نگاه کلی اجتماعی به دین است چه اینکه دینداری از نگاه سکولاریزم به صورت فردی امری مورد تقبیح نیست .)

و در این میان ازدواج و به دنبال آن خانواده اولین سلول ایجاد پرستش اجتماعی است که در آن زن و مرد باید در ابتدا برای یکدیگر و سپس برای فرزندان این امکان را فراهم کنند که به عبادت جمعی خداوند متعال بپردازند و دلیل مقدس بودن ازدواج شاید بوجود آمدن شرایط عبادت اجتماعی است که شکل پیشرفته تر و البته سخت تری از عبادت می باشد و البته ازدواج می تواند زمینه ای برای ایجاد عبادت جمعی در کل جامعه به عنوان اولین سلول پرستش اجتماعی   و بتدریج جاری شدن ولایت اهل بیت در جامعه که همان تحقق کلمه توحید است باشد.

در این نظر وظایف زن و مرد تلاش برای رساندن یکدیگر به قرب الهی که همان ذوب شدن در ولایت امام زمان ( عج الله تعالی فرجه الشریف )  می باشد و در درجات بالاتر هریک از طرفین سعی می کنند بنحوی خود را فدای طرف مقابل کنند تا او بتواند بیشتر غرق در ولایت اهل بیت ( صلوات الله علیهم اجمعین ) شود و البته طریق قرب خود او نیز در این فدا شدن است .

البته این حالت در عصر ظهور و رجعت در کل جامعه محقق می شود و  در حال حاضر گرچه تحقق این هدف در جامعه میسر نیست لکن امکان رسیدن و عمل کردن به چنین معرفتی در نهاد خانواده گرچه خیلی سخت می نماید ولی غیر ممکن نیست و شاید یکی از راههای آماده شدن برای سربازی حضرت حجت ( روحی له الفداء) و محیا کردن جامعه برای ظهور حضرت طی این طریق باشد .

گرچه این بحث نیاز به توضیحات فراوان خصوصا در رابطه با مسئله ولایت اهل بیت ( صلوات الله علیهم اجمعین ) داشت ، اما سعی شد در این مجال اندکی در این رابطه سخن به میان آید.

در پایان از همه ی خوانندگان به خاطر ناقص بودن بحث عذر خواهی می کنم و  از اینکه به دلیل مشغله ی زیاد شاید نتوانم در آینده خیلی در خدمت دوستان باشم پوزش می طلبم و از همه ی خوانندگان، مخصوصا دوستانی که بنده را با نظرات خود شرمنده می کردند و همچنین از مدیریت محترم وبلاگ و دیگر نویسندگان خوب آن طلب حلالیت می کنم .

در پناه امام زمان موفق و موید و سربلند باشید.

و السلام علیکم و رحمه الله و برکاته

 

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۹۱ ، ۱۱:۲۷
آرش نوری