خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود…
چهارشنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۱:۲۲ ق.ظ
خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود
ز دام خال سیاهش کسی رها نشودخدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار
به نزد یار چو ما پست و بی بها نشودجواب ناله ی ما را نمی دهد "دلبر"
خدا کند که کسی تحبس الدعا نشودشنیده ام که از این حرف، یار خسته شده
خدا کند که به اخراج ما رضا نشودمریض عشقم و من را طبیب لازم نیست
خدا کند که مریضی من دوا نشودز روزگار غریبم گشته است معلوم
شفای ما به قیامت بجز رضا نشود…
۹۳/۰۲/۱۷
دید بازآمدنی در پی ِ این رفتن نیست
همه گفتند "مرو" دیدم و نشنیدمشان
مثل این بود به یک رود بگویند: بایست!
مفتضح بودن از این بیش که در اول قهر
فکر برگشتنم و واسطهای نیست که نیست
در جهان ِتهی از عشق نمیمانم چون
در جهان ِ تهی از عشق نمیباید زیست
دهخدا تجربهی عشق ندارد ورنه
معنی «مرگ»و«جدایی» به یقین هردو یکیست
کاظم بهمنی کتاب عطارد