وقتی وسیله هدف را توجیه می کند*
به نام خدا
وقتی وسیله هدف را توجیه می کند*
با هزار امید و آرزو و دعا و ذکر « یا ذالجلال و الاکرام » که شب عید در مفاتیح خوانده بودم مستحب است در ایام نوروز ، رفتیم در کنار خانواده مثلا سالمان را تحویل کنیم ، مطابق همیشه نشستیم پای تل ویزی یون جمهوری اسلامی ، شلیک ناو جماران انجام شد و سالمان مثلا تحویل شد ، پیام آقا را شنیدیم و غرق سخنان حضرت بودیم و مشغول محاسبه که چقدر از وسایلمان خارجی است که چشمتان روز بد نبیند ، نه نترسید ، یا شاید همون بهتر باشه که بترسید ، بعد از تبریک سال نو توسط مجری رقص مثلا هنرمندان صدا و سیما (که البته خیلی شباهت به حرکات موزون داشت ) آغاز شد و موسیقی های آنچنانی که البته زمینه بودو صد البته حتما برای شادی و نشاط ملت بود دیگر وگرنه سیمای و ما این حرف ها ، البته در همین اثناء برای اینکه مطمئن شوم تل ویزی یون خودمان است و نکند با این دیجیتال شدن شبکه ها پارازیت ماهواره هاست ، چند شبکه عوض کردم که البته پشیمان شدم از این تعویض شبکه ها ، مثلا در یکی از همین شبکه ها خانمی بود به عنوان هنرمند و یک مجری آقا که هنوز وقتی همان یکی دو دقیقه صحبتشان را که گوش کردم به یادم می آید از خودم بدم می آید و هنوز نمی دانم بچه دار شدن و ... اون خانم مثلا هنرمند به چه درد اون مجری و یا من بیننده می خورد ؟
طی این چند روزه که به اجبار چند بار برنامه های تل ویزی یون را دیدم حسابی غافلگیر شدم از این همه بی بند و باری آن ، که گاهی مستقیما و گاهی مثلا به عنوان نقد برنامه های شبکه های مبتذل ماهواره ای به تقلید و تکرار موسیقی ها و برنامه های آنها می پردخت و تنها فرقش شاید استفاده نکردن از خانمها فعلا در حرکات موزون باشد و البته بنده پیشنهاد می کنم صدا و سیما برای جذب هرچه بیشتر مخاطب و جلوگیری از تماشای برنامه های ماهواره برای شروع از دختر بچه های نابالغ استفاده کند ( مثل بعضی تبلیغات ) و به مرور البته مثلا می تواند خاله شادونه را البته با حجاب کامل اسلامی هم وارد این حرکات کند ، به هر حال بچه های ما نیاز به شادی و نشاط دارند دیگر ، اگر عمو قناد و فیتیله و خنده بازاری ها برای مردم نرقصند و موسیقی اجرا نکنند حتما ماهواره می خواهند ببینند و گمراه شوند و البته تا خودمان می توانیم آنها را گمراه کنیم چرا به ماهواره ایها اجازه دهیم مگر خودمان چلاغیم اصلا
من اما در این میان برادر و خواهر کوچکترم را دیدم که چطور پای این برنامه ها می نشینند و من اما نه می توانم آنها را منع کنم و نا با این سن و سال برایشان استدلال و نه به فرض صغری کبری چیدن من با این جذبه استدلال کارگر. و چه بچه ها که مثل خواهر و برادر من هستند و نمی دانم وقتی آنها بزرگ شدند چطور می شود آنها را از این محیط جدا کرد و به آنها فهماند که این موسیقی ها خوراک شیطانند و شادی و نشاط آنها هم آنی و لحظه ای و غم اندوه آن پایدار و دائمی ، نشان به آن نشان که بینندگان آنها تا وقتی شادند که آن برنامه ها را می بینند و بعد از آن غم عجیبی در باطن آنها بوجود می آید و البته من چندین بار دیده ام که همین گونه افراد بارها گفته اند که ما افسرده ایم و تازه بعد از این همه عبور صدا و سیما از ارزش ها کلی هم جمهوری اسلامی را فحش داده اند که فلان فلان شده ها ، آزادی که نیست هیچ ، همه ی مردم را هم افسرده کرده اند اینها .
و من یاد سخنان آیت الله بهجت ( رحمه الله علیه ) می افتم که فرموده بودند : « مادیات و وسایل راحتی ، راحتی نمی آورد بلکه : الا بذکر الله تطمئن القلوب (هان ، تنها با یاد خدا دل ها آرام می گیرند ) ، نه با داشتن ملک و ملکوت . لذا باید سعی کنیم تزلزل هایمان برطرف شود و پرده ها برداشته شود ، و بزرگ ترین پرده ،، خود ما هستیم : تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز »
و من همچنان به فکر برادران و خواهران کوچک خود در سراسر ایران هستم.
*در عنوان عمدا جای وسیله و هدف را جا بجا کردم ، چون به نظرم وسیله آنقدر غلبه پیدا کرده که هدف محقق نمی شود که هیچ ، با این وضع هدف مزاحمت جدی برای وسیله ایجاد می کند که البته هدف در این میان کاملا نابود می شود .