خوب ، بد ، زشت ؟؟؟
بخش اول :
قطعا" در مورد عملکرد استاندار حرف های زیادی رو شنیدید و اگر هم نشنیدید توصیه می کنم به روزنامه جوان ویژه همدان و یا لااقل به « وبلاگ سرباز زهرا »
مراجعه کنید اما پون بنده نمی خواهم با حدس و گمان کسی را محکوم کنم و به همین دلیل فقط چندتا از دلایلی رو که به ذهنم می رسد اجمالا" ذکر می کنم :
اول از همه و در راس آنها امضای نامه ای در حمایت از 11 روز خانه نشینی احمدی نژاد در مقابل حکم رهبر انقلاب بود که از خود این مطلب میزان ولایتمداری ایشان و دلبستگیشان به آقای مشایی برای ما مشخص می شود و به فرض غفلت ایشان ( به گفته ی معاون ایشان ) عذر خواهی نکردن او از این کار خود عذر بدتر از گناه است و دلیل دوم حضور نیافتن در بین دانشجویان حتی در جلسه ای خصوصی ( بنا به وعده معاونشان ) با وجود چندین بار درخواست از ایشان می باشد و دلیل دیگر حاضر نشدن در جلسه با مدرسین حوضه علمیه با وجود اینکه قبلا" به آنها وعده داده بود ( به هر حال ۀنرا که حساب پاک است از محاسبه چه باک است ؟ )
اما از همه ی اینها که بگذریم آمار و ارقام ارائه شده توسط ایشان در مورد اشتغال است که واقعا" جالب است ، البته بنده اطلاع دقیق در این مورد ندارم اما امیدوارم حداقل در یک جا پاسخگو به این آمارها باشند .
البته از ارادت ایشان به آقای رحیمی همه باخبرند و کافی است فقط سری به سایت ایشان بزنید و عکس های روی جلد نشریه ایشان را ببینید ( نشریه جریا ، الته با جریان بسیج اشتباه نشه ) ولی چون عرض ارادت داشتن به یک نفر به خودی خود چیزی نسیت از آن می گذریم و البته مطالب دیگری هم وجود دارد که چون بنده صددرصد از آنها مطلع نیستم ترجیح می دهم از آنها حرفی نزنم .
با این همه چیزی که بنده رو نسبت با مخالفت با ایشان ترقیب می کند این نکته است که ایشان همه ی این کارها را می کنند و در آخر خود را ولایت مدار می دانند که بهع نظر بنده بدترین قسمت ماجرا همین قسمت است زیرا همه ی اینها را می شود اصلاح کرد اما گویی با این کار ایشان همه ی ایرادات را به ولایت منعکس می کنند و این خطری است بس بزرگ و حال این سوال مطرح می شود که آیا این بدترین شکل ضربه زدن به ولایت فقیه نیست ؟ و شاید آن خطری که علامه مصباح فرمودند : « این بزرگترین خطری است که انقلاب را تهدید میکند » همین باشد .
بنابر این مخالفت با ایشان خصوصا توسط طیف مذهبی قطعا" می تواند این بخش را خنثی سازد و عملکرد بد افراد متوجه ولی فقیه نشود و ثانیا" هشداری باشد برای عده ای که برای انتخابات مجلس برنامه هایی دارند .
بخش دوم : چرا نماز جمعه ؟
همانطور که میدانید اسلم دینی است سیاسی ( اصولا" دینی که سیاسی نباشد دین نیست .) و یکی از سیاسی ترین قسمت های اسلام نمازز جمعه است و در خود انقلاب و خصوصا" ماجرای فتنه 88 تاثیر نمازجمعه را به وضوح مشاهده کردیم ، مکانی که محل تجمع همه ی افراد دلسوز به انقلاب است ، با این وجود اگر خطری انقلاب و یا لااقل شهر را تهدید کند آیا مکانی بهتر از نمازجمعه برای آگاهی مردم وجود دارد ؟ ( مردمی که حتی همین الان هم حتی در بین دانشجویان ولایی آن از نامه 13 استاندار خبر ندارد .)
الته حفظ وحدت از اوجب واجبات است آن هم در این شرایط اما وحدت با چه کسی ؟ به راستی چه کسی از کار دانشجوها ناراحت شد ؟ دوستان رهبر یا مخالفان ؟ وحدت کدامیک از گروههای دلسوز انقلاب به هم خورد ؟
افراد مستضعف جامعه یا عده ای که وابسته به یک جریان خاص بودند ؟
آیا دانشجویانی که حتی حاضرند جانشان را برای این انقلاب بدهند جزو خوارج اند یا کسانی که ولایتمداری را تنها در پوشیدن یقه آخوندی می دانند ؟ آیا جدا کردن جریانات سیاسی روز مبتلا به از نمازجمعه کار درستی است ؟ آیا حرمت نماز جمعه وقتی شکسته می شود که عده ای برای طرفداری از رهبر علیه کسی شعار دهند یا وقتی که فردی که علیه رهبر نامه می دهد خود را در آن ولایت مدار بداند ؟
آیا طرح این ادعا که افراد معترض تحریک شده اند درست است ؟
البته آنها تحریک شده اند اما مطمئن باشد آنها وقتی تحریک شدند که امام حسین علیه السلام با تمام هستی اش مقابل ظلم ایستاد ، رهبر آنها آن طفل سیزده ساله ای است که نارنجک به خود بست و زیر تانک رفت محرک آنه بند میم وصت نامه امام خمینی رحمه الله علیه است و آن سخنان مقام معظم رهبری حفظه اله که فرمودند «تحلیل کنید و سپس اقدام کنید »
به واقع اگرچه شاید این کار مضراتی داشت اما فایده ی بزرگ آن باخبر شدن طیف وسیعی از مردم شهر از وضع موجود بود که اگر در جایی خارج از نماز جمعه اتفاق می افتاد هرگز چنین امری محقق نمی شد .
در پایان امیدوارم اگر در جایی از این نوشتار که درد دلی بود با دوستان سخنی به گزاف گفته شده بود حتما توسط دوستان نقد شو . بی صبرانه منتظر نظرات شما هستم .
والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته
