پیک سبک باران

إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَىٰ رَبِّی ۖ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

پیک سبک باران

إِنِّی مُهَاجِرٌ إِلَىٰ رَبِّی ۖ إِنَّهُ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ

دلنوشته های آرش نوری

عفت یا غرور

دوشنبه, ۲۰ دی ۱۳۸۹، ۰۲:۲۸ ب.ظ

ساعت یازده و ربع بود که کلاس تعطیل شد و من وسایلم رو سریع جمع کردم و  داشتم آماده ی بیرون رفتن از کلاس می شدم که جلوی در کلاس یکی از هم کلاسیهام که اتفاقا خانم بود و اتفاقا ظاهر نامناسبی داشت و موهاش روی مقنعه اش رو گرفته بود ، جلوم رو گرفت ، گفت : ببخشید آقای ... می تونم چند دقیقه وقتتون رو بگیرم ؟ ما هم تف به ریا سرمون رو انداختیم پایین و زل زدیم به کف زمین که خواهش می کنم بفرمایید، اما نمی دونم چرا دوباره گفت ببخشید آقای .. منم دوباره گفتم بفرمایید ولی یه دفعه دیدم هی داره نزدیک تر می شه و خودش رو به زور می خواد ببرِ زیر چشمای من ، منم که دیدم اگه همینطوری پیش بره طرف خیلی صمیمی میشه و . . . ابروهام رو گره زدم و یه نیم نگاه کردم بهش و گفتم بفرمایید ، اون خانم نسبتا چیز (محترم ) گفت فلان مسئله رو که . . . منم بعد از این همه کش و قوس  با شناخت قبلی که از اون داشتم ماجرا رو فهمیدم و دو تا جواب بهشون دادم ، اول اینکه برید از استاد بپرسید دوم اینکه خیلی از خانمها جواب این سوال رو بلدن چرا از من می پرسید ؟ و این شد که ما شدیم نماد غرور در کلاس و از قضا چون شکل بسیجیها هم بودیم دیگه کسی نگفت که فلانی مغرورِ ، همه می گفتن بسیجیها مغرورند . و بعد از اون هم دیگه نه اون خانم و هیچ خانم دیگه ای از من سوالی نپرسید و من اون ماجرا رو فراموش کرده بودم که چند وقت پیش توی وبلاگ یک نظر ( شما بخونید کامنت ) گذاشته بودن که آره شما بسیجیها خیلی مغرورید و حتی حاضر نیستید به هم  سلام بدید ( البته منظور از به هم رو شما می دونید )  ... و یه سری چیزای دیگه (البته این کامنت به بوسیله ی دستان توانمند مدیریت وبلاگ حذف شد و کسی اون رو ندید . ) که من نا خودآگاه ذهنم رفت سراغ اون موضوع و تازه فهمیدم چه خبره ، تازه فهمیدم منظور از غرور که اونا می گن یعنی چی ؟ غرور یعنی اینکه به نا محرم نگاه نکنی ،  تازه فهمیدم غرور یعنی اینکه بدون ضرورت با نامحرم صحبت نکنی ، غرور یعنی اینکه مثل بعضی ها ( شما بخونید خیلی ها ) شماره ی صدتا از حوریان زشت سیرت در گوش ات نباشه . حالا من افتخار می کنم که مغرورم و  خدا رو  روزی هزار بار شکر می کنم که من مغرورم .اصلا منو با آدمای متواضع چیکار . همون آدمای متواضعی که هزار بار در برابر نامحرم کرنش می کنند تا شاید یه نفر نگاهشون کنه ، آدمای متواضعی که اینقدر سرکلاس تیکه می اندازن تا مثلا  . . .

اما دلم واسه اونا می سوزه ، اونایی که نمی دونن این آدمای متواضع چی دربارشون فکر می کنن و پشت سرشون توی جمع های دوستانه چی می گن، که این محیط مقدس تر از این حرف هاست  که من گوشه ای از اون رو براتون بگم .

آره من مغرورم و به غرورم افتخار می کنم چون حالا فهمیدم که غرور در اینجا یعنی عفت .

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۸۹/۱۰/۲۰
آرش نوری

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی